محرم امسال


گشته امسال برایم طور دیگر

و محرم رنگ و بویش جور دیگر

و من دلزده اینجا تک و تنها به کناری بنشستم

 و خیالم شده سیاره رنجی که حسین بن علی ترک نمودش

 و از آن پس شده رویم به سیاهی لباسی که بپوشم به عزایش

اربا اربا شده یارم به کجا شکوه کنم با که بگویم غم عشقی که حروفش نه 3 حرف و بلکه 4 است...

ای حسین بن علی،با همه لطف و صفایت

خسته ام یار کجا می کشیم ای به فدایت سر و جان و تن و دستم در همه حال که هستم

من به قربان نگاهت که بدوزی به علی اکبر ماهت گه رفتن سوی میدان در آن هیبت و قامت

ته گودال،چه سریست در آن حال که مولا بزند بال برای پسرش مایه اقبال

و چه رازیست میان پدرو این علی اکبر که همه هست نگاهش سوی مقتل و پدر بر کمرش بگرفته دستش

و دگر نیست مجالی که شود خیره این شبه پیمبر!!

میرسد صدای گریه ای از آنور

گریه کن،گریه کن رباب و حتی

نیست یک قطره اب و

ناله و ضجه اصغر شده کم کم لابه و عجز برای قطره ای آب و ندارد بخدا تاب و

کدام کودک شش ماهه  کند صبر، بوالله که باید خواند اورا حضرت علی اصغر!!!

علی اصغر،کمی آرام بگیر دارم برات و عمو رفته آب بیاره از فرات و  همه دارن به عموت اعتمادو

،عمو اما چرا افتاده رو پاشو ، چرا نیستن دستاشو مشک تر جلوی راشو...وحسین بن علی خیره

 نگاشو سوی عباس داداشو  التماس توی چشاشو که تورو جان برادر سر پاشو....



ته نوشت:

دوستان این شعر قالبش بحر طویله...امیدوارم بتونین با ریتم درست بخونینش...

اینو توی شب شعر عاشورایی دانشکدمون خوندمش...

خیلی خیلی مدیونتون میشم اگر نظراتتون رو بهم بگید...نظراتتون یه جورایی مشوقم محسوب میشن...

ته نوشت2:

نمیدونم میزگرد فردا اونم با حضور 4 تشکل و با چنین موضوعی(جنبش دانشجویی یا حرکت حکومتی) چه معنی میده...

چرا میخوان فضا رو الکی الکی متشنج کنن؟؟؟

التماس دعای مفرط