چه سعادتی بود امشب...

همرزم شهید مغفوری...

پدر بزرگوار شهید کیانی...

جبهه...

یاد شهدا...

یاد مادر...یاد زهرا(س)

یاد مدینه...بقیع...

یاد قبر های خاکی...

حسین (ع)

گریستم....زار زدم...

امشب تا میتوانستم اشک ریختم...

امشب به ناله هایم ..به ضجه هایم ...اجازه دادم تا رها شوند و نگران نباشند که مبادا دیگران بشنوند !!!

پایم را که در گلزار گذاشتم حالم دگرگون شد...

شهید مغفوری...شهید محمدرضا کاظمی زاده...شهید محمدرضا مرادی...شهید مهدی کازرونی ... و باز اشک!!!

امشب...

آرومم...خیلی آروم!!!

خداوندا شکر بابت روزی امشبت...شکر!!!