قضیه چیه؟؟؟


هدف آمریکا از پخش فیلم ضد اسلامی و توهین به پیامبر چی میتونه باشه؟؟؟؟

آیا فقط قصدشون این بوده که دین مارو به تمسخر بگیرن..؟اینکه کار جدیدی نیست و نصف فیلمای آمریکا ضد اسلامیه..

شاید هم قصد دارن حواس امت اسلامی و کشور های مسلمان رو پرت کنن و رسانه ها رو درگیر این بحث کنن تا خودشون به یه کار به مراتب بدتر بپردازند...اونم با خیال راحت...!!!

قضیه چیه رو واقعا نمیدونم...الله اعلم


۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خانم سین

نوزاد درونت شیر میخواد!!!

   


من در هواپیما در کنار جوانی نشسته بودم.این جوان یک گیتار در دستش بود.من میخواستم با او ارتباط برقرار کنم اما او خیلی مایل نبود.از او ساعت پرسیدم و بعد از جوان خواستم در مورد گیتار و موسیقی

برایم توضیح بده.به او گفتم دوست دارم بیشتر بدانم.جوان استقبال کرد و کم کم سر صحبت را باز کرد و

در میان حرف هایش متوجه شدم که اهل نماز خواندن نیست.در همین میان ناگهان صدای گریه ی

نوزاد شیرخواره از ته هواپیما در آمد.گفتم الحمدلله.

به جوان گفتم:اگر شما بخواهی همین الان به کودک کمک کنی چکار میکنی؟

جوان جواب داد:سریع او را به مادرش میرسانم چونکه در بغل مادرش آروم میگیره و وقتی شیر بخوره آروم میشه.

گفتم:افرین پس اینو میدونی.خبر داری ما دو تا بچه توی وجودمون داریم؟

گفت:نه برایم بگو...

گفتم:یکی جسممان است که مادرش خاک است و چون ما از خاک به وجود امدیم وقتی سر ظهر

میشود این بچه گریه میکند و صدای قاروقور شکممان نشان میدهد که این بچه نیاز به شیر دارد.فورا این

بچه را به بغل مادرش میدیم وبا غذایی که مستقیم یا غیر مستقیم از خاک تهیه شده خودمون رو سیر

میکنیم و این بچه آروم میشه.

گفت:چقدر قشنگ گفتید حاج اقا..

گفتم:حالا یه بچه دیگه هم هست.روحمون...چرا این بچه رو نمیدیم بغل مادرش؟این بچه هم سرظهر که

میشه گریه میکنه ناله میزنه و باید شیر بخوره.

جوان گفت:حاج اقا من رابطه ام با خدا خوبه.

گفنم:نه دیگه نشد...شیر خوردن رو کی به بچه یاد میده؟

گفت:مادرش،بچه از بازو یا پاهای مادر شیر نمیخوره.بچه رو زیر سینه میگذاره و به او شیر میده.

گفتم:این شیر خوردن رو هم خدا یاد ما میده.خدا میگوید بیا شیرت بدهم تا آرام شوی(الا بذکرالله تطمئن

القلوب)وقتی نماز خواندی آرام می شوی.

جوان گفت:حاج آقا توی این عمر بیست و چند ساله ام کسی نماز رو اینطور برام تعریف نکرده بود.

 

--------------------------------------------------------------------------------

 

خاطره ای که خوندین به نقل از استاد ماندگاری در برنامه سمت خدا بود...

 

تعبیرشون از نماز بی نظیر بود..مگه نه؟

 

این تعبیر رو یاد بگیرین !!!توی امر به معروف کردن خیلی بدرد بخوره ها...

 

 

 

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خانم سین

بسیجی و سکوت؟؟؟؟


روی صندلی عقب ماشین نشسته بودم و از منظره زیبای جنگل و طبیعت و درختانی که در هم گره خورده بودن لذت میبردم...ترافیک بود و ماشین وایساد.

سمت چپم چند تا دختر و پسر روی زیر اندازشون لم داده بودن...دخترا نه تنها روسری نداشتن بلکه جای مانتو تی شرت تنشون بود و به بهانه گلی بودن جنگل هم پاچه های شلوارهای تنگ جینشون تا زانوهاشون بالا رفته بود.

باید چیزی میگفتم...وظیفم بود که اینکارو بکنم...اما میترسیدم.تابحال زیاد دیدم که به ناهی های از منکر توهین میکنن.بلاخره شیطان با هزار بهانه فرصت تذکر لسانی رو ازم گرفت ...اما طاقت نیاوردم و درحالیکه همشون به من خیره شده بودن به همشون نگاه تاسف باری انداختم و سری تکون دادم...

ناگهان همشون باهم شروع کردن بد و بیراه گفتن...همون لحظه ماشین حرکت کرد و گرنه معلوم نبود دیگه تا کجا ادامه میدادن...

اما اینبار ناراحت نشدم...عزمم بیشتر جزم شد که ترس رو بذارم کنار و از حالا به این واجب (امر به معروف و نهی از منکر)بیشتر عمل کنم.

از اونروز سعی کردم هرجا موردی دیدم وظیفمو انجام بدم...

اگه این آدمای بی حجاب هرروز با تعدادی آدم مواجه بشن که بهشون هشدار میدن بلاخره به فکر فرو خواهند رفت و روشون تاثیر خواهد گذاشت یا حتی اگه روشون تاثیر هم نذاره حداقلش اینه که بخاطر اینکه از دست مزاحمت هایی که ماها براشون داریم راحت بشن کم کم بیشتر رعایت میکنن...

بیاین همگی به این فریضه عمل کنیم...بسم الله


به سایت زیر یه سر بزنید بی زحمت..مطالب و خاطرات جالبی در مورد امر به معروف و نهی از منکر داخلشه:

http://hayauni.ir/wp

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خانم سین

کلامی از امام ...


از «قول به غیر علم» بپرهیزید.

از شما خواهش می کنم

همانطور که به نماز و روزه اهتمام دارید

به پرهیز از غیبت و تهمت

و بیان "مطالبی که به آن علم ندارید"

جداً اهتمام کنید.


دیدار با فعالان و نخبگان بسیج دانشجوئی / 16مرداد91

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خانم سین

5 راه خیلی ساده برای مداومت بر دستاوردهای ماه رمضان

چیزی که خیلی مهمتر از بهره بردن از ماه رمضانه ...تداوم بر بهره مندی های از ماه رمضان در طول ساله!!!

حالا چجوری؟

طبق فرمایشات استاد ماندگاری اینجوری:

1.بعد از ماه رمضان روزه فراموش نشه:ماهی 3 تا کفایت میکنه.اول و وسط و آخر ماه

2.قرآن بخونید:نه حالا روزی 1 جز،روزی یک حزب(نزدیک 50 آیه) بخونید.البته وقتای مرده رو اگه بخواید استفاده کنید یک جز به راحتی خونده میشه ها!!!

3.سحرها رو یه ربع زودتر قبل نماز صبح بیدار بشید:نماز شب رو تو این موقع بخونید...حالا نمیخواد هر 11 رکعت و بخونید.شفع و وتر رو بخونید هم خوبه...اصلا نشد فقط وتر رو بخونید.تازه میتونید قنوتش رو هم کوتاه کنید و نماز 5 دقیقه بیشتر نمیشه!اصلا میتونید 11 رکعت نماز ساده فقط حمد و رکوع و سجود بخونید...دیگه از این راحت تر؟؟؟؟

4.بر دعا و اذکار روزانه رو مداومت داشته باشید:اذکار روزانه،صلوات و استغفار،دعای عهد....اینا اصلا با کارای روزانه منافات نداره...هرکاری دارین میکنین ذکر هم بگین...البته نه بلند بلند که رنگ ریا بگیره ها!!!

5.کسب معارف :این که دیگه مثل اب خوردنه...تلویزیون و رادیو و موبایل و اینترنت...همه و همه در اختیار همه هست.استفاده معنوی کنید.سخنرانی گوش بدید.تو اینترنت مطالب دینی بخونید.رادیو گوش بدید.رو موبایلتون کتاب مذهبی بریزید و بخونید.حرفای رهبر رو گوش بدید یا بخونید.یک ساعت کسب معرفت روزانه خداییش واجبه ها...

                     


به همین سادگی!!!!

دوستان...بیاین پشت گوش نندازیم...مگه چقدر عمر میکنیم که هر روز کارارو حواله فردا میکنیم...؟؟؟؟

شاید همین فردا زد و به عنوان نخبه ترورمون کردن...اونوقت هی باید اون دنیا حسرت این مسائل ساده رو بخوریم ها...

در پناه حق

التماس دعا جمیعا

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خانم سین

لبخند بزن بسیجی...

هو العلیم

نه تاب ماندنم هست و نه پای رفتنم!!!

به اینجا عادت کرده ام،به اینکه هرروز با چهره خسته ولی مهربان و مخلص خادم ها روبرو شوم و با لبخندی قدردانیم را نشانشان بدهم.

عادت کرده ام به اینکه هر روز در، گاه زیبای نماز، چهره های نورانی بچه ها در قاب زیبای حجاب را به نظاره بنشینم و لذت ببرم و نگاه متعجبشان را با لبخندی پاسخ گویم.

عادت کرده ام به اساتید دلسوزی که در مقابل سوالاتشان به جای جواب دادن فقط لبخندی تحویلشان میدادم.

عادت کرده ام به اشراق هایی که بچه ها به خاطرشان از سر و کول هم بالا میرفتند و من  میقاپیدمش و از روی شیطنت لبخندی نثارشان میکردم...

عادت کرده ام به ان سلام زیبای دست جمعی بعد از نماز که همه یکنوا میخواندند و بعد از آن من از وجد یکپارچگی و زیبایی لحظات لبخند میزدم.

عادت کرده ام...به همه این عادات زیبا عادت کرده ام!!!

روز وداع با این همه رزق الهی...با این همه لبخند...دلم را میلرزاند.برایم به مثابه پایان یک رویا خواهد بود...و شاید هم شروع یک کابوس!!

میترسم...میترسم که بروم و این همه لبخند را جا بگذارم...وای بر من اگر فراموش کنم که اینجا چه بر من رفته...

اما نه...مگر میشود حب امام خامنه ای را در دل داشت و بسیجی بود و لبخند نزد؟؟؟؟

بار سنگینی به دوشمان است...باری که به حرمت این روزهای زیبا در اینجا باید به مقصد برسانیمش...

زیر بار این بار سنگین هم تو میتوانی لبخند بزنی...پس لبخند بزن بسیجی!

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خانم سین

دست مریزاد بسیجی!!!

شب ۲۳ ماه رمضان...شب قدر

حرم مطهر امام غریبمان رضا(ع)

سیل جمعیت که چشمه چشمانشان از جوشن کبیر و عظمت آن همه اسما الهی به جوش آمده است..

ناگهان شخصی وارد میشود...شخصی دیر وضعیت المعلوم*

مستحب است که شب قدر علم بیاموزیم...این شخص آمده که علم بیاموزد؟؟؟؟

نه...حرف هایش بوی سیاست میدهد...از عدالت میگوید...از جود میگوید...

از انتخاب اصلح و شایسته سالاری حرف میزند...

بسیجی باید مرده باشد که اجازه بدهد چنین فردی در چنین روزی در چنین جایی چنین حرف های بی خودی بزند...

دست مریزاد بسیجی که با کلام زیبا و خوشبوی صلوات اجازه سواستفاده را از وی سلب کردی...

چیزی که بیشتر دل ما را سوزاند...نفوذ این افراد حتی در آستان قدس رضوی بود...

جای بسی تاسف است...

جناب آقای ناطق نوری...قاعده بازی را خوب یاد گرفته ای...ولی ما بیداریم جناب...بیدار بیدار!!!


دیر وضعیت المعلوم:کسی که  بسیار دیر وضعیت خود را در فتنه ۸۸ معلوم کرد!!!
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خانم سین

لمحه ای به یاد آقا باش!!!

چقدر قشنگه صبح به صبح یه سلام به آقا امام زمان بدیم و بعد از نماز یه روضه کوچولو در حد یه خط و دو بیت شعر واسه آقا بخونیم و دو تا قطره اشک چاشنیش کنیم:

سری به نیزه بلند است در مقابل زینب

خدا کند که نباشد سر برادر زینب

همه از خیمه گه بیرون دویدند

ولی سالار زینب را ندیدند

مطمئن باشید آقا هم پابه پاتون گریه میکنن.امام زمان (عج)خیلی روضه دوس دارن ها...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
خانم سین

کمی یاد بگیریم...

ناهار خونه پدرش بودیم.همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول غذا خوردن.
رفتم تا از آشپزخونه چیزی برای سفره بیارم.چند دقیقه طول کشید.
تا برگشتم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم. این قدر کارش برام زیبا بود که تا الان تو ذهنم مونده.

خاطره ای از همسر شهید مهدی زین الدین
موافقین ۰ مخالفین ۰
خانم سین

جهاد با نفس

جهاد با نفس کجاست؟
فقط به این است که توى میدان جنگ برویم و جانمان را کف دست بگیریم؛
نه،
یکى از انواع جهاد با نفس هم این است که
شما شب تا صبح را روى یک پروژه‌ى تحقیقاتى صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید.
جهاد با نفس این است که
از تفریحتان بزنید،
از آسایش جسمانیتان بزنید،
از فلان کار پر پول و پردرآمد - به قول فرنگى‌ها پول‌ساز - بزنید
و تو این محیط علمى و تحقیقى و پژوهشى صرف وقت کنید
تا یک حقیقت زنده‌ى علمى را به دست بیاورید و مثل دسته‌ى گل به جامعه‌تان تقدیم کنید؛
جهاد با نفس این است....
امام خامنه ای
2/ 4/ 89

موافقین ۰ مخالفین ۰
خانم سین