همه شده ایم اقیانوس و با هر نسیمی طوفانی میشویم و رگباری موج حواله ی این و آن میکنیم...
اما مگر موج اقیانوس یک میلی متری چقدر توان دارد.؟!
خیلی خیلی که روی هیکلش حساب کنیم نهایتا چند وجب آن ورتر می افتد و می میرد!موج را میگویم...
دیگر عمقی نیست...دیگر نگاهی وجود ندارد که غرقش شویم.
کلامی نمیگویند که دگرگونمان کند.
همه سطحی شده ایم...پهن شده ایم و قسمت دردناکش آنجاست که به پهنا میگویند:فلانی پُر است...زهی خیال باطل!!
قدیم تر ها دلمان خوش بود به اینکه در سطح دین قدم میزنیم ...حالا که دیگر داریم می دویم و باکمان نیست.
همه دنبال بصیرتیم و قشنگ حرف میزنیم.اما فقط برای نیم ساعت!
نیم ساعت که بشود یک ساعت به تقلا می افتیم و مثل یک ماهی دور از اب جان میکنیم و می افتیم به چرند گویی.
دیگر سه بعدی نیستیم.دو بعدی شده ایم.
چشممان آن طرف را نمیبیند و خیلی که زحمت بکشد تا نیم متر جلوی رویمان را رصد میکند و سریع هم استنباط میکند و تفسیر میکند و حلاجی میکند و قضاوت میکند و تازه این ها که چیزی نیست...نظریه هم ارائه میدهد.
دیگر عمقی نیست...
آدم ها خیلی که میخواهند تظاهر کنند به عمیق بودن یک گوشه کز میکنند و عمیقا می روند داخل فکرشان...فکر های سطحیشان!!
سطحی شده ایم که دیگر روضه هم اثر نمیکند و اتوبوس خط واحد روضه پخش میکند و مردم اما ...دریغ از گوشه چشمی اشک!
سطحی شده ایم که نماز هم دیگر ما را به چالش نمیکشد و السلام علیک مان شده شبیه به فی امان اللهی که از اول نماز منتظرش بودیم.
سطحی شده ایم که روزه هایمان خلاصه شده در گرسنگی کشیدن و تا افطار میشود آنقدر میبلعیم که تا چند روز ذخیره ی شتری داشته باشیم.
پروردگارا...عجیب نیازمند دستانت هستیم که هولمان دهد کمی جلوتر و لااقل تا زانو در دریای بینشت خیس شویم...
آمین
کتاب معرفی شده این هفته: "بشقاب های سفره پشت باممان".
بخش کوچکی از محتوای کتاب را در فاطر بخوانید.
لطفا از این پس در نظراتتان برای ما،بنویسید تا چه حد با کتاب معرفی شده آشنایی داشته اید؟..
یا صاحب الزمان ادرکنا....