*در روزگاری که «کرامت انسانی» به تاراج «قومیّت» می‏رفت
در آن زمان که «عبودیت» را عفریت «جهالت»، به بر هوت «شرک» رانده بود و شکوفه‏های «عاطفه»، ناشکفته در گور «نخوت» دفن می‏شدند و شعر و شراب و شهوت، متاع بازار «عکاظ» بود، آمدی؛ با دست‏هایی از بوی بهشت
با نگاهی به وسعت عشق و تبسّمی به زیبایی محبت
و هدیه‏ای آوردی، به گران‏قدری «توحید».
و چه پُر بها بود لحظه‏های با تو بودن!*

همین عظمت و شکوه  "باتو بودن" ها بود که فاطمه (س) نبودنت را تاب نیاورد..

یادتان هست لبخندش را؟؟؟آن هنگام که به او مژده دادی که او اولین شخصی خواهد بود که بر شما ملحق خواهد شد...

ای پیام بر عشق...ای رحمت للعالمین...دعا کن که پیام عشقت را فهم کنیم...

همانگونه که از دعای شما بود که ما اسلام  آوردیم...

وگرنه ما کجا و عبودیت کجا؟؟؟

ما کجا و بندگی خداوند لایتناهی کجا؟؟؟


قسمت ستاره دار* از سایت راسخون برگرفته شده است...